"هدر رابینسون" در خانواده‌ای مهربان در ایالت ایلینوی بزرگ شد و از همان کودکی می‌دانست که به فرزندخواندگی پذیرفته شده است. اما در سال 2000، زمانی که فقط 15 سال داشت، دنیایش فرو ریخت؛ زیرا متوجه شد مردی که همیشه او را به‌عنوان دایی خود می‌شناخت، "جان رابینسون" در واقع یک قاتل زنجیره‌ای است که متهم به قتل چندین زن در منطقه کانزاس‌سیتی شده است و ...

داستان در مورد جوزف و خانواده اش است که شکارچی هستند و حیوانات را برای پوستشان شکار میکنند ، اما زمانی که با یک فرد زخمی شده توسط گرگها روبرو می شوند آرامششان برهم میریزد و...